سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، جوان توبه کار را دوست دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله] بازدید امروز: 0 کل بازدیدها: 51492
:.:.آرزوهای محال.:.:
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| موضوعات وبلاگ من ||
|| اشتراک در خبرنامه ||   || لوگوی وبلاگ من || :.:.آرزوهای محال.:.:

|| لینک دوستان من ||
آستان جانان (ماریه خانومی)
دبیرستانیها (آقا علی)
یه وجب خاک مال من( نگار خانومی)
یه کوله پشتی پر از عشق(پریسا خانومی)
عاشقی دیوونه ( آقا حسین )
غریبه ای از دیار دلتنگی( تینا خانومی)

|| اوقات شرعی ||

|| مطالب بایگانی شده || بهار 1385
زمستان 1384

|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
خاطره های روزای اخیر...
نویسنده: شقایق(سه شنبه 85/2/19 ساعت 6:5 عصر)

شلام شلام. چطورین شما؟ خوبین؟ ما هم خوبیم!(حالا کی پرسید اصلا؟) اوضاع احوال خوب پیش میره یا نه؟! آقا امتحانا نزدیکه، داریم بدبخت میشیم! پشت هم برامون امتحان گذاشتن. وقت هم نداریم. خلاصه که شرمنده دیر آپ کردم. نیست وبلاگم مشهوره! ظرفیت تکمیله! آقا نوبت رو رعایت کن به شما هم میرسه! به قول این افشین(البته با کمی تصرف) بی خیال دنیا! خودمون رو عشقه!

آهااااااااااا یه جریانی براتون بگم! آقا 12 اردیبهت روز معلم ما جشن داشتیم تو مدرسه. بعد بچه های سوم دبیرستان توی تخم مرغ کلی اکلیل و ستاره و اینا ریخته بودن که بریزن رو سر معلم ها! یه دفعه اینو که انداختن بالاااااااااااااااااااااااااااااا که بزنن به سقف تا بریزه یه دفعه یه صدایی اومــــــــد!جونم برات بگه به جای ســـــقف... تــــــــــــــــــــــق...... خورد تو سر معلم فیزیکمون!  یه دفعه دیدیم سوم ها غیب شدن. ماها اون پشت مـــــــردیم از خنده! حالا دیگه از عواقبش خبر ندارم! راستی امروز معلم فیزیکمون که خیلی آدم جدی و مصممی توی کارشه واسمون یه جوک گفت! که تو یه روستا یه مامانه بچه شو صبح ها ساعت 5 بیدار میکرده بره مدرسه! بعد بچه هه میگفته آخه ننه این چه موقع س منو بیدار میکنی؟! مامانه میگفته ننه جون زود برو از اون طرف زود تر بیای! ما مونده بودیم بخندیم...گریه کنیم؟...خودکشی کنیم!...غش کنیم؟... تا حالا معلم به این جدی ندیده بودم! ولی خدایی خیلی دوسش دارم!(دانش آموز نمونه)/مخلصیم/ حالا اون دفعه راجع به رنگ ها صحبت میکرد!(لازم به ذکره که اصفهانیه!)  بعد گفت بچه ها میدونین که اونایی که از نظر عقلی سالمن رنگ سبز رو دوست دارن! واسه اینه که امام ها رو همیشه با سبز میکشن! و اونیی که از نظر روانی مشکل دارن قرمز رو میپسندن! واسه همین همیشه شمرو یزیدو... اینا رو با قرمز میکشن! یه دفعه پرس پلیسیا (که همشون هم پسران و ما دخترا همه استقلالی هستیم) شاکی شدن! بعد خودش گفت البته میدونین که بهترین رنگ زرد و سپاهان اصفهان! هر کی طرفدارش نباشه نمره فیزیکش صفره! دیگه ما مرده بودیم از خنده! آخه ازش اصلا بعید بود! آخه شما نمیدونین چقدر جدیه!

معلم ریاضیمون داشت احتمال درس میداد!بعد ما تو کلاسمون 7 تا دختریم و 4 تاپسر! گفت مثلا ما میخوایم از بین دخترا و پسرا هر کدوم یکی رو انتخاب کنیم! بعد از دخترا منو انتخاب کرد. گفت مثلا شقایق میتونه با آقای فلانی باشه. یا با آقای فلانی باشه! یا با این یکی از پسرا باشه! دیگه بچه ها مردن از خنده! بعد اخرش گفت یعنی به طور خلاصه در مقابل هرکدوم از دخترا، 4 تاپسر موجود است! وقتی اینو گفت کــــــلاس تــــــــــــرکید از خنده! گفت خیلی خوب حالا بی جنبه ها! در مقابل هر پسر 7 تا دختر موجوده! دیگه همه ولو شده بودن! حالا پسرا داشتن حساب میکردن!
این از خاطرات این هفته!!ببخشید زیاد شد بازم. مرسی از همه ی اونایی که بهم سر میزنن... قربان همه تون..فــــــعلا خداحافظ....

 



دم شما گرم! شرمنده میکنی مارو... ( )

بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*
*
*
*
*
*
*
بزرگترین سایت جاوا اسکریپت ایران